نويسنده مطالب

چگونه خوش ، چگونه هميشه

 

 

 

با سلام؛
پيشگفتار: ايامي را مي‏گذرانيم كه نداهايي د رمورد يك حركت اجتماعي با محتوا به گوش‏ها مي‏خورد. ايام (12 الي 22) بهمن. در گوش عده‏اي شايد ياد اين حركت نيكو نباشد، و در گوش گروهي ديگر، چقدر صداي اين حركت اجتماعي دلنواز باشد. اما نويسندة سايت كه بعنوان يك ايراني، به مانند ريگي در بستر اين حركت جامعه گرديده و به اينجا رسيده است،‌ مطلب ديگري را قصد دارد. من به عنوان يك ايراني،‌ جدا از هر عقيده و سليقه‏اي،‌ اين حركت را دوست دارم،‌ چون مربوط به ميهن من است، و از عقايد و روحيات ملت ايران سرچشمه گرفته است. در اين تحول، من صداي پدران و دوستان و بستگان و هم ميهنان خود را مي‏شنوم، و صداي نفسهايي به گوش من مي‏خورد كه شوق پاكي و هدف آنها را به هيجان آورده است.

 شوق عدالتخواهي و پاكي، نظر به طبقة محروم و دلسوزي به حال او، از عناصر اساسي تحول اجتماعي ما بوده است. دراين راه ملت ايران جانفشانيها كرد و مقصد بالايي را قصد نمود تا آنجا كه حكومت عدل و پاكي جهاني را مقصد قرار داد. …… اينك اي ايراني، و اي كسي كه چه بخواهي و چه نخواهي، زادة اين دگرگوني جامعه و ايران مي‏باشي، آيا به هدفهاي ملت ايران انديشه كرده‏اي؟ آيا عيب و نقصي در اين آرمانها هست؟…….. مسلماً هر انسان داراي روح پاك، تصديق مي‏كند كه بر اهداف اين ملت، اعتراض وارد نيست، و عدالت و پاكي، حيات‏بخش جامعة انساني و به ثمر رسانندة نهال وجودهاست.

آيا تا چه حد به اهداف پاكمان رسيده‏ايم؟ …….آيا هيچ انديشيده‏ايم، كه علل پيشرفت و يا سكون و ركود ما در راه اهدافمان چيست؟ …...اگر به نظر انديشه، اين سير اصيل تحول ايران را بررسي نماييم، مطمئناً مي‏توانيم نسلي لايق در پي نسلي باشيم كه بخاطر حق حركت كردند، و راه مردم اين مرز و بوم رادر رسيدن به هدفهاي عاليش،‌بطور صحيح و مؤثر ادامه دهيم … چه خوب است پند گرفتن…

-گنجي بي انتها و زيبا و مهربان كه در كنار او هستيم.

اگر خوبيهايي را كه از ابتداي عمر تا به الان بما شده است، در نظر بياوريم و بينديشيم، مي‏بينيم كه همة اين خوبيها را خداي مهربان بما نموده است. چه از نعمتهايي كه از ابتداء با آنها متولد شديم، مثل چشم و گوش و پا و … و چه نعمتهايي كه بمرور زمان در طي عمر، از آن بهره‏مند شده‏ايم، از قبيل، خوراك، پوشاك،‌ پدر، مادر،‌ فاميل، آب و … همه از پروردگار مهربان است. منتهي اشتباه اساسي بشر، كه سبب اينست كه از خوبي‏هاي روز افزون و هميشگي بي‏بهره باشد، اينست كه داده را محكم مي‏گيرد و دهنده را فراموش مي‏كند. توضيح مي‏دهم.

بعنوان مثال، يك انسان در طول زندگيش، از لحاظ مالي، مراحل مختلفي را طي مي‏كند. در ابتداء مالي ندارد، كم‏كم وارد صحنة فعاليت مي‏گردد، قدري مالدار مي‏شود، و در عرصة شغلي ترقي مي‏كند، مالش بيشتر مي‏شود و بيشتر، تا اينكه در اثر يك حادثة اجتماعي و يك افت بازار، دچار ورشكستگي مي‏شود. در بررسي وضع همين شخص، آيا حالت مالداري او، وضعيت ثروتمندي او بود؟ اگر اينچنين هست، پس چرا ثروتش از دست رفت و برايش نماند. ثروتي كه اعتباري به آن نباشد و نماند، چگونه ثروت و پشتگرمي‏اي مي‏تواند باشد!؟
و يا در حالتي كه بعد از ورشكستگي فقير شد، آيا اين فقر اصليت و استواري اي دارد؟ اگر محكم و استوار است، پس چرا در ابتدا كه نداشت، اين فقرش، تبديل به مال و ثروت شد؟

آنچه كه از اين سؤالها بدست مي‏آيد، اينست كه واقعاً ثروت آنگونه كه بشر فكر مي‏كند، توپر و پشتوانه و قابل اعتماد نيست، همچنانكه فقر هم آنچنان نيست كه يك ضعف ادامه‏دار و اصيل و هميشگي باشد.
اما اگر بخواهيم برداشتي صحيح از سير زندگي انساني كه در بالا بيان شد داشته باشيم، اينست: انسان وقتي كه در ابتدا، بتدريج مالدار مي‏شود، اين داده‏اي است كه او را دهنده يا خداي مهربان داده، خدايي كه در عين حال به ميلياردها انسان مي‏دهد،‌و داده و خواهد داد، و ثروت او نهايت ندارد، چون آنچه را بخواهد خلق مي‏كند. و اينجا اشتباه‏ انسان رخ داده، كه مال و داده را به آن دل مي‏بندد، ولي خدايي كه ثروتش نهايت ندارد و دهنده است، به او توجه ندارد، و او را ثروت خود نمي‏داند. در حاليكه اين مركز ثروت، و اين قادر آفريننده است كه ثروت بشر مي‏باشد.

در حاليكه در مسير زندگي ، انسان فقير مي‏شود، شخص مال خود را از دست مي‏دهد، ولي اگر توجه داشته باشد به خدايي كه ثروت حقيقي است، در حقيقت در ارتباط با گنجهاي بي‏انتهاست. درست است كه داده نيست ولي دهنده هست. و اين مطلب يعني اينكه بجاي توجه به داده، متوجه دهنده بودن، راه رسيدن بشر، به بسياري از خوبيهاي بي‏انتهاست.
مطلبي را كه توضيح دادم،‌حركت از داده به دهنده، در مورد زيبايي، علم‌، قدرت، و در مورد همة خوبيها قابل انديشه و بيان است. شما را به انديشه كردن در مورد آنچه كه دوست داريد دعوت مي‏كنم، و همين مسير حركت از داده به دهنده را در آن پياده كنيد و ببينيد به چه نتيجه‏اي مي‏رسيد؟ آيا به خوبيهاي روز افزون و هميشگي نمي‏رسيد؟

 

پس با هم حركت كنيم، از داده به دهنده.

 

 


 

  جستجو
جستجو پاسخ به سوالات آرشيو اين بار تماس با ما صفحه اصلی

All Rights Reserved Zendegi.Info© 2001-2002