نويسنده مطالب

چگونه خوش ، چگونه هميشه

 

 

 

پيشگفتار: زندگی خانوادگی (1)
خانواده، واحد، و سلول رشد اجتماع مي باشد. اگر خانواده براساس صحيح تشكيل گردد، و در راه درست ادامه پيدا كند، اعضاي ابتدايي آن كه مرد و زن باشند، داراي كمال جسماني، و عقلاني مي گردند، و روح آنها تكامل مي يابد. علاوه بر اينكه فرزنداني در اين خانه متولد مي شوند، كه امكان پرورش صحيح، از همان ابتدا كه ذره اي در شكم مادر مي باشند، براي آنها فراهم است، چون اين فرزندان، در حقيقت، نشانگر همان رشد اجتماع مي باشند، يعني رشد اجتماعي، از امكان پرورش صحيح برخوردار است.
زندگي خانوادگي كانوني است كه اگر زن و مرد به وظيفه خود عمل كنند، برقرار مي ماند.
براي اينكه اين مطلب روشن شود بررسي مي نماييم. ابتدا از بانوان مي نمايم:
خانمي را درنظر مي گيريم كه بهترين زينتهاي خود را استفاده نموده، و خود را به زيباترين وجه آرايش مي نمايد، خوشبوترين بوها را استعمال مي كند، و لباسهاي زيبايي را كه در اختيار دارد مي پوشد، تا در انتهاي ساعات كاري، كه همسرش به منزل مي آيد، او را به اين آراستگي ببيند. اضافه مي كنم بر اين مطلب اينكه، اگر به رفتار ارزنده اين بانوي گرامي، برخورد گرم او را هنگام ورود همسر به خانه اضافه كنيم، بدين ترتيب امر اساسي بزرگي در استحكام اين خانواده، توسط رفتار صحيح زن، شكل مي گيرد، توضيح مي دهم. برخورد گرم زن با شوهر، در ورود به خانه، آن هم با وجود خستگي يك كار روزمره، مثل خسته نباشي، پاكتهاي ميوه يا كيف را از دست او گرفتن، و ... ، قدري جبران خستگي مرد را مي نمايد. و از طرفي زيبايي زن آراسته، و خوشرويي او كه به تدريج از طريق چشمان مرد، در روح او اثر مي گذارد، محبت همسر را در قلب او بيشتر جاي مي دهد، و او را بطور كاملتر، منصرف از غير ، به بانوي خانه مي گرداند. باقدري پذيرايي ابتدايي از مرد، بجاي اينكه، در آغاز ورود به منزل، از او انتظار كاركردن در منزل داشته باشيم، مرد آمادگي پيدا مي كند كه با نيروي تجديد شده در منزل شروع به فعاليت نمايد.
بسياري اوقات ديده مي شود كه زن، با چهره ناآراسته، و بدون استقبال از همسر، با وي برخورد دارد. ديده مي شود كه بجاي قدرداني از فعاليتهاي روزانه مرد، و باوجود اينكه حوائج متعددي را كه نياز منزل بوده است فراهم كرده است، زن، بخاطر اينكه از ميان ده چيز لازم، يك چيز را شوهر فراموش كرده، با او برخورد سرد و تند مي نمايد، و خود درمي يابيد كه اين رفتار چگونه، خستگي را بر تن مرد باقي مي گذارد، و بجاي نيروبخشي و تيمار، مرد دچار خستگي بيشتر مي گردد. اين خستگي بيشتر سبب مي شود كه نتواند در كارهاي منزل همكاري نمايد، و يا با افراد خانواده، اخلاق خوش داشته باشد كه اين سبب مشكلات ديگر در زندگي خانوادگي مي شود. پس مي بينيم كه برخورد گرم و صحيح در بدو ورود به خانه، چطور در تثبيت كانون خانواده مؤثر مي باشد.


انبياء راه اميد در ارتباط با مركز خوبيها هستند

پيرو مطالب جلسه قبل، براي اينكه بيشتر به انبياء الهي آشنا گشته و اعتماد نماييم كه آنها واسطه هاي خوبي در ارتباط با مركز خوبيها هستند، اين بار قدري درباره معجزات، اخلاق و آموزش يكي از انبياء الهي صحبت مي نمايم. اين رسول گرامي، حضرت عيسي (عليه السلام) مي باشد.
يكي از معجزات عيسي (عليه السلام) زنده كردن مردگان بود. خوب است اين مطلب را در ضمن واقعه اي آموزنده بيان كنم. حضرت عيسي (عليه السلام) براي حاجتي قصد مكاني را نمود. سه نفر از يارانش با او همراه شدند. در راه سه شمش طلا ديدند. عيسي (عليه السلام) به ياران خود گفت: اين شمش ها مردم را خواهند كشت. دست به شمش ها نزد و دوستانش نيز دست نزدند. اما دل آنها پيش طلاها گير كرده بودند. بعد از اينكه مقداري از راه را رفتند، يكي از سه نفر، به بهانه اينكه كاري دارم، برگشت. دونفر ديگر هم، از عيسي (عليه السلام) اجازه خواستند و برگشتند، تا اينكه سه نفري نزد شمش هاي طلا جمع شدند. دونفر آنها به يكي گفتند، شما برو قدري غذا بخر، بياور تا بخوريم. او رفت. وقتي غذا را مي آورد، تصميم گرفت دو دوست خود را بكشد، تا طلاها را، شخصا خود تصرف كند، پس غذا را مسموم كرد تا دو دوستش كشته شوند. از طرفي در غياب اين دوست، آن دو دوست هم، تصميم گرفتند كه شخص غايب را بكشند تا او سهم طلا نداشته باشد. وقتي كه مرد مأمور غذا، برگشت، آن دو دوست ديگر او را كشتند، و نشستند به خوردن غذا، و به اين ترتيب، اين دو نفر هم مسموم شدند و ازد نيا رفتند. در كنار سه شمش طلا، سه جنازه افتاد. وقتي حضرت عيسي (عليه السلام) از كارشان برگشتند، ديدند اين سه نفر، كنار شمش هاي طلا افتاده اند و جان داده اند. به امر خدا، آنها را زنده نمودند و فرمودند، نگفتم اين شمش ها مردم را خواهند كشت.
در ضمن اين واقعه، هم معجزه مرده زنده كردن حضرت عيسي (عليه السلام) را مي بينيم و هم قبل از اينكه حادثه كشته شدن اتفاق بيفتد، حضرت از آن خبر دادند. در ضمن مي بينيم كه چطور مال، بخصوص مالهاي بادآورده، زحمت ساز و اسباب آزار و اذيت است.
عيسي (عليه السلام) در گهواره صحبت نمود. در كودكي براي بيماري خود دارو تجويز مي كرد. يك بار براي حال خود عسل و سياهدانه و روغن زيتون را گفت. چون مريم (عليها السلام) دارو را حاضر كرد، از خوردن آن، اظهار ناراحتي كرد. پس مريم (عليها السلام) گفت: پسرم خود طلبيدي، چرا از خوردن اباء مي كني؟ عرض كرد: به علم پيغمبري گفتم دارو را بساز و براي بدمزگي دارو و بي تابي اي كه لازمه كودكانست ازخوردنش ناراحتم. پس گرفت و دارو را خورد. او بيماران را شفا مي داد. كور مادرزاد و پيس را بهبودي مي بخشيد و براي مردم به خواست خودشان مي گفت كه چه خورده اند، چه آشاميده اند و چه در منزل ذخيره نموده اند.
اصحاب حضرت عيسي (عليه السلام) در خدمت آنحضرت بودند، هر موقع كه گرسنه مي شدند به عيسي (عليه السلام) ابراز مي كردند، حضرت دست بر زمين مي زدند و دو گرده نان از زمين درمي آوردند «به معجزه الهي» و به هريك مي دادند كه بخورند. هر موقع تشنه مي شدند، به حضرت ابراز مي نمودند و عيسي (عليه السلام) در هرجا كه بودند دست بر زمين مي زدند و آب از براي ايشان بيرون مي آوردند. اصحاب به حضرت عيسي گفتند: يا روح الله چه كسي از ما بهتر است؟ هرگاه غذا مي خواهيم به ما مي دهي و هرگاه نياز داريم به ما آب مي دهي، ما ايمان به شما آورده ايم و متابعت شما مي كنيم. حضرت فرمودند: بهتر از شما كسي است كه بدست خود كار مي كند و ازدسترنج خود روزي مي خورد. پس اصحاب بعد از آن، از كسب خود، روزي مي خوردند.
روزي حضرت عيسي (عليه السلام) به اصحاب خود گفتند، از شما حاجتي دارم. جواب دادند، حاجت شما برآورده است. حضرت گفتند، آب و ظرف براي شستشوي پا آوردند. پس رسول خدا برخاست و پاي اصحابش را شست. اصحاب حضرت گفتند: اي روح الله ما سزاوارتر به اين كار بوديم. حضرت فرمودند، براي اين نسبت به شما فروتني كردم تا شما كه ياران من هستيد، براي مردم تواضع كنيد. بتواضع و فروتني مطلب درست ترويج مي شود نه به تكبر، همچنانكه گياه در زمين نرم و هموار مي رويد، نه در زمين سنگ و سخت.
اميدوارم با بيان مطالب اين بار، قدري بيشتر با روحيه انبياء آشنا شده باشيد. اعتقاد به انبياء، از اركان بسيار محكم در راه رسيدن به خوبيهاي هميشگي و روزافزون است. اميدوارم كه به تدريج اين اعتقاد در مخاطبين سايت پيدا و محكم تر گردد.
 

با تشکر


 

 


 

  جستجو
جستجو پاسخ به سوالات آرشيو اين بار تماس با ما صفحه اصلی

All Rights Reserved Zendegi.Info© 2001-2002